اس ام اس دلتنگی 2013
وبسایت خبری کوردنیوزر،خبرها و رویدادهای ایران و جهان و مناطق کردنشین را در معرض دید بازدید کنندگان وکاربران محترم قرارمیدهد.ولازم به ذکراست وبسایت کوردنیوزکاملامستقل و وابسته به هیچ یک از جناحهای سیاسی نمیباشد. باتشکر مدیر وبسایت :علیرضاحسینی سقز
اس ام اس دلتنگی 2013
5 / 1 / 1392 ساعت 0:36 | بازدید : 7669 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )


کاش روزهــــــــــــای دلتنگی ِ مـــــــــــن..... مثل ِ "دوست داشتن های"

تو کوتاه می شد . کاش............






من نه عاشق بودمو نه محتاج نگاهی که بلغزد بر من…
من خودم بودمو یک حس غریب که به صد عشقو هوس می ارزید…
من دنبال نگاهی بودم که مرا از پس آن سادگیم می فهمید…
و خدا میداند سادگی از ته دل بستگیم پیدابود




اگر امشب هم از حوالی دلم گذشتی آهسته رد شو غم را با هزار بدبختی خوابانده ام




دل ، این واژه ی بی نقطه گاهی به وسعت یک دریا برایت دلتنگی میکند !




فراق یعنی دوری.دوری یعنی دلتنگی.دلتنگی یعنی تو و تو یعنی تموم دنیا





فكر ميكردم تو همدردى
ولى نه!
تو هم دردى!!




اين عشق براي من هيچ نداشت اما گلهاي بالشم

را باغبان خوبي بود با اشكهاي من هرشب...





هروقت زخم خوردي مزه مزه اش كن ! نمكش آشناست






 به گمانم نفسي فرصت ديدن داريم، تا ته كوچه فقط حق دويدن داريم

نشكند پشت دل از بارغم حادثه ها، مثل يك بيد فقط حق خميدن داريم






درخيال ديگري
مي رفت ومن چه عاشقانه كاسه آب پشت سرش خالي ميكردم...





من كه بروم جابراي خيلي ها باز ميشود توي دلت! انگار زيادي جا گرفته ام!




من رو از خونه قلبت بيرون انداختي، بي‌ انصاف

درو باز كن دستم لاي در گير كرده!





باران همیشه میبارد اما مردم ستاره را بیشتر دوست دارند

نامردیست ان همه اشک را به یک چشمک فروختن






جلوتر نيا!
خاكستر ميشوى
اينجا دلى را سوزانده اند...







ساعت ها را بگو بخوابند ؛
بیهوده زیستن را
نیازی به شمارش نیست !





آمدم ... بودی! اما مثل قبل نبودی!! رفتم.




اين روزها آب و هواي دلم آنقدر بارانيست ،

که رختهاي دلتنگيم را فرصتي براي خشک شدن نيست





نمیدانم گنجشک ها که شبیه هم هستند ، چه طور همدیگر و میشناسن.
و نمیدانم چند نفر شبیه من هستند که تو دیگر مرا نمیشناسی .




دلم درد می کند . انگار خام بودند خیال هایی که به خوردم داده بودی





قشنگي فاصلهادراين
است که گاهي به يادمان مياندازد
کسى هست تادلتنگش شويم





ز درد و دلت فقط درد سهم من شد و دلت سهم دیگری .




خوبیهاس که باعث میشن آدمادلتنگ بشن،به خاطرتمام خوبیهات دلتنگتم.





روزی میرسد که با لبخند تو بیدار میشوم
این روز هر زمان که میخواهد باشد
فقط باشد !!!






 تا صبح گریه می کنم و غنچه می دهند گل های ریز صورتی روی بالشم !



حتی نیستی تا باور کنی که در ناب ترین لحظات دعایم بهشت خدایم را برایت آرزو میکنم..





برو که باید به رسم زمانه بروی..
برو اما یادت باشد من تو را چشم که نه دل در راه خواهم ماند...




میسپرمت دست خدا.....
برو بشو ازم جدا.....
شاید دیگه نبینمت برو بی صدا..............
توی چشات اشک نبینم.....
بزار کنارت بشینم.....
یه بغض سنگی داره میکوبه تو سینم...........




آرزویم بودنت، خواهشم دیدنت، عشقم داشتنت، خورشیدم

چشمانت، دنیام نگاهت، آهنگم صدایت، زندگیم فدایت، مرگم نداشتنت






ترسم انروز بيايي که نباشد جسدم،کوزه گر کوزه بسازد ز

خاک جسدم،لب ان کوزه بسازد ز خاک لب من،بي خبر لب بگزاري به لبان جسدم!ا




دست از پا خطا کنی تعویض میشوی همین حوالی کسی هست

شبیه تو ! این است پیام عشق های امروزی





کمی زود بود ولی دعایت گرفت مادربزرگ ...! دلم زود پیر شد





همزادکویرم تب باران دارم…!
درسینه دلی شکسته پنهان دارم. در دفترخاطرات من بنویسید…!
من هرچه که دارم از رفیقان دارم




من می بافم و تو می بافی.... من برای تو کلاه تا سرت را گرم کنم

تو برای من دروغ تا دلم را گرم کنی....








به يكي دل سپردم بي وفا شد چو پابندش شدم از من جدا شد

نمي دانم از اول بي وفا بود يا من نازش كشيدم بي وفاشد






از اشعارم هم تو را كنار گذاشته ام، ببين فراموشي انسان هاي

بي لياقت كار چندان مشكلي نيست





خط زدن بر من پايان من نيست آغاز بي لياقتي توست




قد تو به عشق نميرسيد، غرورم را زير پايت گذاشتم كه برسد؛ اما باز هم نرسيد!




دلم درد ميكند انگار خام بودند خيالهايى كه به خوردم داده بودى . . .




 اگر در معرفت يكتا نبودي اگرغارتگر دلها نبودي، دلم بيهوده دلتنگت نمي شد.



هر قطره اشك نشان دل شكستگي است، هر سكوت نشان تنهايي

است، هر لبخند نشان مهرباني است، هر پيام نشاني از دلتنگي من براي توست






جان رفته ولي زخم جفايت نرود / تاثيردو چشم بي وفايت نرود

فرشي زدل شكسته انداخته ام / آهسته بيا شيشه به پايت نرود







ديشب...
خسته تر از هر روز بودم

كاش ميشد گوشه اي مي نوشتم

خدايا خيلي خسته ام

فردا صبح بيدارم نكـــــــن.!!




خياط خوبي ست روزگار، اما دل مرا، به عمد يا سهو، نميدانم. . .!!
شايد بي هوا، تنگ به سينه ام كوك زد. . .





چهره ام سخت درهم است، فيثاغورثي پيدا كنيد اين مسئله را حل كند!





با نگاهم شدي غريبه، دوري و نديدن دل، چي شده حالا برات

سنگينه كه بگي دستام خاليه، هرچه بود محبت به عادتي ديرينه





دلی كه شكستي را گــــچ چاره نكرد...
گـــــل گرفتمش...




این‌روزها
دلم بیمار است..
هی دارد بالا می‌آورد
پس‌مانده‌های تو را ...!





آنکه میرود،نمیداند
اما آنکه بدرقه میکند میداند کاسه ی آب معجزه نمیکند...




خوشحالم که ساعتها را جلو کشیده اند
حالا یک ساعت کمتر از همیشه نیستی...





بی تفاوت باش ..
به جهنم ! مگر دریا مُرد از بی‌ بارانی ؟!





تو به احساست بیاموز نفس نکشد!
هوای دل ها آلـوده است...




بعضيا براي اينكه، ظاهرشونو حفظ كنن،..
باطنشونو نابود مي كنن..............




گرسنه ام گذاشتي تا حريصم كني اما ندانستي يك عاشق گرسنه

بي تحمل كه شود به هر آغوشي چنگ ميزند . . .!






 هروقت كم مي اورم ميگوييم اصلا مهم نيست

اما تو كه ميداني نبودنت چقدر برايم مهم است !





كاش مي شد
انكشت را تا حلق فرو كرد ... و دلتنكي را بالا آورد!





از دست زمان تیر باید بخوری،دائم غم ناگزیر باید بخوری، ۱۰۰ مرتبه

گفتم عاشقی کار تو نیست، بچه تو هنوز شیر باید بخوری!





پشت چراغ قرمرپسرك با چشماني معصوم ودستاني كوچك گفت:چسب زخم نميخواهيد؟
 پنج تا صدتومن، آهي كشيدم و با خود گفتم تمام چسب زخمهايت را هم كه بخرم نه
 زخمهاي من خوب ميشودنه زخمهاي تو...





لباس هایم که تنگ می شد
می بخشیدم به این و آن
ولی دل تنگم را ، حالا
چه کسی می خواهد !؟




وقتی كه ديگران گفتند او تو را به خاطرخودت نمی خواهد رويم را

برگرداندم افسوس كه باورشان نكردم و حالا آنها رويشان را برمیگردانند







انگشتم را نخ بسته ام تا به ياد آورم فراموشت كرده ام




هيچ انتظاري ازكسي ندارم، و اين نشان دهنده قدرت من نيست!

مسئله ، خستگي از اعتمادهاي شكسته است






بی بهانه تو را مرور میکنم تا خاموشیم نشان فراموشیم نباشد




گلوی آدم را باید گاهی بتراشند تا برای دلتنگی های تازه جا باز شود ، دلتنگی هایی
 که جایشان نه در دل که در گلوی آدم است ، دلتنگی هایی که میتوانند آدم را خفه کنند .




بغض هایت را برای خودت نگه دار
گاهی سبک نشوی ، سنگین تری . . .





دلي بستم به آن عهدي كه بستي تو آخر هر دو را با هم شكستي





از حساب و کتاب بازار عشق هیچگاه سر در نیاوردم و هنوز نمی دانم

چگونه می شود هربار که تو بی دلیل ترکم می کنی من بدهکارت می شوم . . .





دلتنگی همیشه از ندیدن نیست لحظه های دیدار با همه زیبایی گاه پراز دلتنگی ست ....




اگه يه روزي رفتي و بر نگشتي بهت قول نميدم كه منتظرت مي مونم
اما ازت يه خواهش دارم وقتي اومدي يه شاخه گل روي قبرم بذار





 بارونی شو ببار واسم آخه دارم میشم کویر
دلم برات چه تنگ شده تورو میخواد فقط همین
نمیدونم شاید دلم دیگه شده بهونه گیر
هرچی که هست فقط خدا اونو یه وقت ازم نگیر




انقدر مرا سرد كرد .از خودش از عشق.....كه حالا جاي دلبستن يخ بستم

آهاي رو احساسم پا نذارين ليز ميخورين.....





سالهاست كه برچوبه تيرباران زندگي آويزانم، و از شليك خبري نيست...





من آنقدر خواستمت كه نخواستنت را نديدم تو آنقدر نخواستي كه هيج جيز از من نديدي





درد كه ميگيرد قلبم... لبخند ميزنم!!
يادگارى توست.





لمس کن نوشته هایی را که لمس ناشدنیست و عریان
که از قلبم بر قلم و کاغذ میچکد
لمس کن گونه هایم را که خیس اشک است و پر شیار...
لمس کن لحظه هایم را...
تویی که میدانی من چگونه عاشقت هستم
لمس کن این با تو نبودن ها را...







چه دنياي عجيبي است ...
همه ميگويند،حرف دلت را بزن ...
اما ، هر وقت حرف دلم را زدم ، دل همه را زدم !



وقتی "سرفم" میگيره؛ همه با ليوان آب به سراغم ميان.... ((اما وقتی "دلم" میگيره....... ))




آنان كه بودنت را قدر نميدانند رفتنت را نامردى ميخوانند!





كاش هفت ساله بودم روي نيمكت چوبي مي نشستم مداد سوسماري

در دست باصداي تو ديكته مي نوشتم

 تو ميگفتي بنويس دلتنگي من آن را اشتباه مي نگاشتم اخمي

بر چهره مي نشاندي و من به جبران دلتنگي را هزار بار مي نوشتم!






اينجا زمين است.ساعت به وقت انسانيت خواب است عجب موجود سخت جانيست دل....
هزار بار تنگ ميشود.ميشكند.ميسوزد.ميميرد ولي باز هم ميتپد




گفت:اينقدر سيگار نكش ميميري. . .

گفتم:اگه نكشم ميميرم. . .

گفت:اگه بكشي با درد ميميري. . .

گفتم:اگه نكشم از درد ميميرم. . .

گفت:هواي دودي جلوي درد رو نميگيره. . .

گفتم:هواي صاف جلوي مرگو ميگيره؟. . .

يه كم نگاهم كرد و گفت:بكش. . .




وقتي ازم ميپرسي كه خوبي و من ميگم اي بد نيستم...
يعني بدم..!
خيلي هم بدم...
پس نگو خدارو شكر..!!!




قصه بگو تا بخوابم...
امشب قصه آمدنت را ميخواهم...
ميخواني؟!





ﻧﺘـــــــــﺮﺱ. . .
ﺍﮔـــــــﺮ ﻫﻤــــــــ ﺑﺨـــــﻮﺍﻫﻤــــــــ
ﺍﺯ ﺍﯾـــﻦ ﺩﯾــــــــﻮﺍﻧـﻪ ﺗـﺮ
ﻧﻤﯿــﺸﻮﻣـــــــــ!
ﮔﻔـــــﺘﻪ ﺑﻮﺩﻣــــــــ ﺑﯽ ﺗـــﻮ ﺳﺨــــﺖ
ﻣﯿﮕــــــﺬﺭﺩ ﺑـﯽ ﺍﻧـﺼـﺎﻓــــــــ!
ﺣـــــﺮﻓﻤــــــ ﺭﺍ ﭘﺲ ﻣﯿﮕــﯿﺮﻣـــــــــ
ﺑــﯽ ﺗــــــﻮ ﺍﻧﮕـــــــﺎﺭ ﺍﺻـﻼ
ﻧﻤـﯿﮕــــــﺬﺭﺩ.. . .
 






 به هيچ صراطي مستقيم نيست ! دلي که بي تاب ِ نوازش ِ سر انگشتان ِ تـــو باشد...





دلتنگ میشوم...
چشمانم را روی هم می گذارم بلکه یادت را فراموش کنم...
تو بگو دلکم مگر میشود یک عمری را فراموش کرد؟





چقدر زمونه بى وفاست...!
نمى دونم خدا كجاست...!
يكى بياد بهم بگه كجاى كارم اشتباست...!
گاهى مى خوام داد بكشم اما صدام درنمياد.
بگم آخه خدا چرا دنيا به آخر نمياد...




تمام دلتنگی هایم ، تمام خوشی هایم

تمام بی کسی هایم را میدهم تا شاید تو بازگردی

 



|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:








منوی کاربری


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
نظر سنجی

بنظرشماكدام يك ازشهرهاي كردنشين زيربيشترهدف تهاجم فرهنكي قراركرفته است؟

آرشیو مطالب
خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



دیگر موارد
چت باکس

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)
تبادل لینک هوشمند

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان kurdnews و آدرس kordstan.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را د




آمار وب سایت

آمار مطالب

:: کل مطالب : 5108
:: کل نظرات : 147

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 47

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 340
:: باردید دیروز : 3105
:: بازدید هفته : 18047
:: بازدید ماه : 67473
:: بازدید سال : 2199262
:: بازدید کلی : 6099441